ترجمه مقاله

تتریب

لغت‌نامه دهخدا

تتریب . [ ت َ ] (ع مص ) خاک آلود کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (صراح اللغة) (اقرب الموارد) (آنندراج ). خاک افشاندن بر چیزی و خاک آلود کردن آنرا. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || خاک ساختن چیزی را. (قطر المحیط). || پوشاندن سقف یا جز آن را بخاک . (قطر المحیط). || بسیارمال گردیدن و بی نیاز شدن مرد چنانکه گوئی مال او بقدر خاک است . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). بسیارمال گردیدن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کم مال شدن وفقیر گردیدن چنانکه از شدت فقر خاک نشین شدن و از لغات اضداد است . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). کم شدن مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله