ترجمه مقاله

تثویر

لغت‌نامه دهخدا

تثویر. [ ت َ ] (ع مص ) بحث کردن ازعلم قرآن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حجت کردن از علم و احکام قرآن . (آنندراج ): تثویر کتاب ؛ بحث کردن در معانی آن و منه : من ارادالعلم فلیثور القرآن . (اقرب الموارد). || برانگیختن کسی یا چیزی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برانگیختن گرد. برانگیختن فتنه و جنگ . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (آنندراج ). شورانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
ترجمه مقاله