ترجمه مقاله

تجار

لغت‌نامه دهخدا

تجار. [ ت ُج ْ جا ] (ع اِ) ج ِ تاجر، بازرگان . (منتهی الارب ). سوداگران و این جمع تاجر است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).بازرگان و بازرگانان و در زبان فارسی کلمه ٔ تجار، گاه بمعنی بازرگان استعمال میکنند و نوعاً بیشتر اوقات جمعهای تازی را مانند اسم عام استعمال مینمایند. (ناظم الاطباء). || می فروش . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). رجوع به ماده ٔ قبل و تجر و تاجر شود.
ترجمه مقاله