ترجمه مقاله

تجبیر

لغت‌نامه دهخدا

تجبیر. [ ت َ ] (ع مص ) شکسته وادربستن . (تاج المصادر بیهقی ). شکسته بستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بستن شکسته را. (ناظم الاطباء). التیام یافتن استخوان شکسته . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || نیکو کردن حال کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیکو گردانیدن و نیکو حال شدن . (آنندراج ). || توانگر گردانیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نیکو شدن حال فقیر و مستغنی شدن او پس از تنگدستی . (از قطر المحیط). || جَبَّرَ اﷲُ یُتْمَه . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله