ترجمه مقاله

تجند

لغت‌نامه دهخدا

تجند. [ ت َ ج َن ْ ن ُ ] (ع مص ) لشکری شدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || فارغ شدن از کاری . (از اقرب الموارد). با فراغت آماده شدن برای کاری . (از قطر المحیط). || لشکری گرفتن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله