ترجمه مقاله

تحدب

لغت‌نامه دهخدا

تحدب . [ ت َ ح َدْ دُ ] (ع مص ) برآمدن پشت و فرورفتن سینه و شکم . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). گوژپشتی و برآمدگی . (ناظم الاطباء). گوژپشت شدن . کوزی . || برآمده بودن . (ناظم الاطباء). || آویختن به چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || مهربانی کردن بر کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).ناکدخدا ماندن زن و نامهربان شدن بر فرزندان خویش . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). ناکدخدا ماندن زن و مهربان شدن بر فرزندان خویش . (قطر المحیط) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله