ترجمه مقاله

تحریص

لغت‌نامه دهخدا

تحریص . [ ت َ ] (ع مص ) آزمند و راغب گردانیدن کسی را بر چیزی . (از اقرب الموارد). آزمند گردانیدن کسی را بر چیزی . (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). در شغف و آز انداختن . (آنندراج ). ترغیب و تحریک و ورغلانیدگی . (ناظم الاطباء). به حرص و آز انداختن . (فرهنگ نظام ). رجوع به تحریص کردن و تحریص نمودن شود.
ترجمه مقاله