ترجمه مقاله

تحصیلدار

لغت‌نامه دهخدا

تحصیلدار. [ ت َ ] (نف مرکب ) جمعکننده ٔ مالیات . (ناظم الاطباء). نوکر مخصوص اداره ٔ مالیه که مالیات وصول میکند. این لفظ جدیدالاستعمال است و در زمان مشروطه ٔ ایران پیدا شده . (فرهنگ نظام ) : اسناد خرج دفتری و مفاصای صاحب جمعان و تحویلداران و تحصیلداران و تعلیقجات مناصب جزو و کل به مهر وزراء اعظم رسیده . (تذکرةالملوک چ 2 ص 7).
ترجمه مقاله