ترجمه مقاله

تحمم

لغت‌نامه دهخدا

تحمم . [ ت َ ح َم ْ م ُ ] (ع مص ) در گرمابه رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). در گرمابه شدن . || اَحَم ّ گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سیاه شدن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
ترجمه مقاله