تحویجلغتنامه دهخداتحویج . [ ت َح ْ ] (ع مص ) کج گردانیدن کسی را از راه . || گذاشتن طریق خود در هوای وی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).