ترجمه مقاله

تخته شلنگ

لغت‌نامه دهخدا

تخته شلنگ . [ ت َ ت َ / ت ِ ش َ/ ش ِ ل َ ] (اِ مرکب ) ورزش کشتی گیران است که هفت هشت تخته به دیوار قائم کرده و زنگها بسته بوضع معهود بر آن شلنگ زنند. (غیاث اللغات ). تخته شلنگ زدن ، شلنگ تخته زدن ؛ نوعی از ریاضت کشتی گیران و آن چنانست که تخته را به دیوار می گذارند و از آن جا برمیجهند و یکبار به زور بر آن تخته می زنند. (آنندراج ) :
دل دگر گرم تپیدن شده در سینه ٔ تنگ
می زند آن بت طناز دگر تخته شلنگ .

میرنجات (از آنندراج ).


در مصطلحات مقرره ٔ کشتی گیران است که هفت هشت تخته به دیوار قائم کرده و زنگها بسته بوضع معهود بر آن شلنگ زنند و شلنگ جستن و پا افشاندن شاطران و کشتی گیران را گویند. (آنندراج ) :
چنین گر بر در مردم شلنگ تخته خواهی زد
ترقی گر کنی آخر تو کشتی گیر خواهی شد.

خان خالص (از آنندراج ).


ترجمه مقاله