ترجمه مقاله

تخموروب

لغت‌نامه دهخدا

تخموروب . [ ت َ ] (اِخ ) پادشاه افسانه ای ایران که جمشید جانشین وی گردید. کریستنسن در شرح سه آتشکده ٔ نامی ایران آرد: بموجب داستان کهنی که در کتاب بندهشن مذکور است در زمان پادشاه داستانی تخمورب (طهمورث ) نام ، جماعتی سوار گاو داستانی موسوم به سَرسَئوغ شده از کشور خونیرس به شش کشور دیگر سفر کردند و از نوع بشر جز به این وسیله کسی نمی توانست به آن شش اقلیم برود. شبی در میان اقیانوس چنین اتفاق افتاد که باد سه آتشی را که بر پشت گاو روشن بود به آب افکند. اما آتشها مانند موجود زنده در مکان سابق خود بر پشت گاو مجدداً روییدند و هوا را روشن کردند. یم (جم ) که جانشین تخمورب شد بر فراز کوه خورومند در خوارزم آتشکده بنا کرد و آتش فرنبغ را در آن جای داد... (ایران در زمان ساسانیان صص 187 - 188).
ترجمه مقاله