ترجمه مقاله

تخوار

لغت‌نامه دهخدا

تخوار. [ ت ُ خوا / خا ] (اِخ ) یکی از نجبای توران که رفیق فرود بود. (فهرست ولف ). نام یکی از اعیان توران که همدست فرود بود. (لغت شاهنامه ) :
تو ز ایدر برو بی سپه با تخوار
مدار این سخن بر دل خویش خوار.

فردوسی .


ترجمه مقاله