ترجمه مقاله

تداک

لغت‌نامه دهخدا

تداک . [ ت َ داک ک ] (ع مص ) تداک ّ بر چیزی ؛ ازدحام بر آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). و در مستدرک تاج العروس آمده است : فی حدیث علی رضی اﷲ عنه : ثم تداککتم علی َّ تداکک الابل الهیم علی حیاضها؛ ای ازدحمتم . (تاج العروس ج 7 ص 130).
ترجمه مقاله