ترجمه مقاله

تدریب

لغت‌نامه دهخدا

تدریب . [ ت َ ] (ع مص ) تدریب به چیزی (بر چیزی ، در چیزی )؛ خوگرگردانیدن کسی را بر آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال : درّبته الشدائد حتی قوی و مرن علیها. (منتهی الارب ). || شکیبائی نمودن در کارزار، وقت شدت و فرار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (المنجد): صاروا الی التدریب وقف الحرب . (اقرب الموارد). || مواظبت کردن کسی را بر کاری . (آنندراج ). || برآغالانیدن و حریص ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال : درّبت البازی علی الصید؛ یعنی برآغالانیدم باز را بر شکار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله