ترجمه مقاله

تدنق

لغت‌نامه دهخدا

تدنق . [ ت َ دَن ْ ن ُ ] (ع مص ) در شاهد ذیل ظاهراًتدنیق و بمعنی دقت نظر در معاملات و نفقات آمده است : با غلامان ترک و معارف لشکر در مواجب و جامگیات و اقطاعات طریق شطط و مناقشت و تدنق پیش گرفت لاجرم روزی بر دست دو سه غلام کشته شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 199). رجوع به تدنیق و مدنق شود.
ترجمه مقاله