ترجمه مقاله

تدو

لغت‌نامه دهخدا

تدو. [ ت َ ] (اِ) جانوری باشد سرخ رنگ که بیشتر در حمامها پیدا شود. (فرهنگ جهانگیری ). کرم سرخ رنگ که بیشتر در حمامها باشد. (فرهنگ رشیدی ). جانوری است سرخ رنگ و پردار که اغلب در حمامهامیباشد و آنرا بعربی ابن وردان گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). سوسک قرمز که بیشتر در حمامها پیدا شود. (فرهنگ نظام ). جانوری که در حمامها متکون شود، و تاتونیز گویند. (ناظم الاطباء). || نام مرغی است صحرایی شبیه بخروس در نهایت خوشرویی و خوشرفتاری .(برهان ). تذرو. (ناظم الاطباء). رجوع به تذرو شود.
ترجمه مقاله