ترجمه مقاله

تذلیل

لغت‌نامه دهخدا

تذلیل . [ ت َ ] (ع مص ) خوار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). رام کردن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). خوار پنداشتن کسی را و نرم گردانیدن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خوار کردن کسی را. (اقرب الموارد) (المنجد). || نهاده شدن خوشه های خرمابن بر شاخ بی برگ آن تا بردارد آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || آویخته و قریب یا برابر و هموار کرده شدن خوشه های انگور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) : و دانیة علیهم ظلالها و ذللت قطوفها تذلیلا. (قرآن 76 / 14).
ترجمه مقاله