ترجمه مقاله

تذکار

لغت‌نامه دهخدا

تذکار.[ ت َ ] (ع مص ) یاد کردن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نگه داشتن چیزی در ذهن . (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (المنجد). || ذکر نمودن ، و بکسر خطاست ، چرا که سوای تبیان و تلقای ، هیچ مصدری بر وزن تفعال بکسر نیامده مگر اسم جنس و صفات ، برین وزن اکثر می آید چنانکه تمثال و تمساح و تلعاب بمعنی بسیار بازی کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله