ترجمه مقاله

تراسل

لغت‌نامه دهخدا

تراسل . [ ت َ س ُ ] (ع مص ) بیکدیگر پیغام و رسول فرستادن . (زوزنی ). همدیگر نامه فرستادن و جز آن ، یقال تراسلوا؛ اذ ارسل بعضهم الی بعض . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). همدیگر فرستادن نامه و جز آن . (آنندراج ): تراسل القوم ؛ ارسل بعضهم الی بعض و فعل مثلما یفعل الاَّخر علی وجه التتابع. (اقرب الموارد) (المنجد).
ترجمه مقاله