ترجمه مقاله

تراشکاری

لغت‌نامه دهخدا

تراشکاری . [ ت َ ] (حامص مرکب ) عمل تراشکار، چون خواهند ابزاری سازند و یا قطعه ٔ فرسوده ٔ ماشینی را عوض کنند قطعه ٔ آهن یا پولادی را در ماشین های مخصوصی قرار دهند و با دقت کافی و تراشیدن آن قطعه از آهن و پولاد ابزار مورد نظر را سازند. رجوع به تراشکار شود.
ترجمه مقاله