ترجمه مقاله

تراضخ

لغت‌نامه دهخدا

تراضخ . [ ت َ ض ُ ] (ع مص ) همدیگر را سنگ و جز آن انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المنجد). یقال : تراضخنا، ای ترامینا. (منتهی الارب ). تیر انداختن قوم بیکدیگر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله