ترجمه مقاله

تربج

لغت‌نامه دهخدا

تربج .[ ت َ رَب ْ ب ُ ] (ع مص ) مهربان شدن بر بچه ٔ خود: تَرَبَّجَت ْ علی ولدها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهربان شدن ناقه بر بچه ٔ خود. (اقرب الموارد). || تبلد. (اقرب الموارد) (المنجد). || کند شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || تحیر. (اقرب الموارد) (المنجد).
ترجمه مقاله