ترجمه مقاله

تربک

لغت‌نامه دهخدا

تربک . [ ت َ ب َ ] (اِ) تربه و ترف . کشک سیاه را گویند که بترکی قراقروت و آنرا ترف نیز گویند، و معرب تربه طربق است . (انجمن آرا). ترب و تربه و ترف . کشک سیاه که بترکی قراقروت و بتازی مصل گویند، طربک معرب آن . (فرهنگ رشیدی ) :
چو نوشیدم ز تتماجش فروکوبید چون سیرم
چو تربک رو ترش کردم کز آن شیرین بریدستم

مولوی (از انجمن آرا و فرهنگ رشیدی ).


ترجمه مقاله