ترجمه مقاله

ترتک

لغت‌نامه دهخدا

ترتک . [ ت ُ ت ُ ] (اِ) کبک را گویند و آن پرنده ای است که او رامرغ آتشخواره هم می گویند، و بعضی گفته اند تذرو است که خروس صحرایی باشد، و به این معنی بجای حرف ثانی زای نقطه دار نیز آمده است . (برهان ). کبک را نامند، و آنرا مرغ آتشخواره نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). کبک ، و صحیح ترنگ است که مخفف تورنگ است . (فرهنگ رشیدی ). جانوری است خوب رفتار آتشخوار و اندک پرد. در کوههای نواحی هند بود، و آنرا ترنگ و تورنگ و تذرو و چورچور و چور و کبک نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). تذرو و قرقاول و کبک . (ناظم الاطباء). رجوع به ترنگ شود.
ترجمه مقاله