ترجمه مقاله

ترخنده

لغت‌نامه دهخدا

ترخنده . [ ت َ خ َدَ / دِ ] (اِ) طعنه و طنز و بیهوده و مکر و حیله باشد، و به این معنی بجای خای ثخذ «ف » و «ق » هر دو نیز آمده است . (برهان ). در برهان قاطع بمعنی طعنه و طنز و بیهوده و مکر و حیله آورده ، همانا ترفند و ترفنده را تبدیل و تصحیف کرده ، در ترفند با شاهد بیاید. (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ترفند و ترقند شود.
ترجمه مقاله