ترزبانی
لغتنامه دهخدا
ترزبانی . [ ت َ زَ ] (حامص مرکب ) شیرین زبانی . خوش بیانی :
بگو قاصد ار دانی این ترزبانی
زلال وصال از خبر می تراود.
رجوع به ترزبان شود.
بگو قاصد ار دانی این ترزبانی
زلال وصال از خبر می تراود.
ظهوری (از آنندراج ).
رجوع به ترزبان شود.