ترجمه مقاله

ترس آباد

لغت‌نامه دهخدا

ترس آباد. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قطور است که در بخش حومه ٔ شهرستان خوی و 585هزارگزی جنوب باختری خوی و 10هزارگزی جنوب راه ارابه رو قطور به خوی قرار دارد. دره ای است سردسیر و 47 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه مالرو دارد و ساکنان آن از ایل شکاکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). ترساباد،نام محلی است و از آنجاست ابومحمد ترسابادی نحوی معاصر زجاج و ابن کیسان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله