ترجمه مقاله

ترس استودان

لغت‌نامه دهخدا

ترس استودان . [ ت َ اُ ] (اِ مرکب ) دعا و زند و پازند خواندن فارسیان است سه روز بر سر دخمه ٔ میت ، بواسطه ٔ آنکه گویند چون روح از قالب مفارقت نماید سه شبان روز ترس و بیم بسیار است . لهذا در این سه شبانه روز بر سر دخمه ٔ او نسک خوانند تا روح او از آن ایمن گردد. و معنی ترکیبی این لغت خوف قبر است ، چه ترس بمعنی خوف و بیم باشد، واستودان دخمه و مقبره را گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). خواندن دعا و زند و پازند تا سه روز پس از مرگ کسی بر سر دخمه ٔ گور آن . (ناظم الاطباء). و ستودان نیز آمده ، اصلش استخوان دان است . (انجمن آرا) (آنندراج ). در بندهش (فصل 28 بند 18) آمده : «درروزها و شبهایی که هنوز روح در زمین بسر می برد و بواسطه ٔ دیو ویزرش (در اوستا ویزرش َ) در بیم و هراس و معذب است ، دیو ویزرش بر در ذوزخ آرام دارد. این روزها و شبها عبارتست از سه روز و سه شب که بنابه آیین مزدیسنا روان پس از فوت درسر بالین مرده می ماند و در روز چهارم از جسد مرده جدا شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین از یشتها ج 2 ص 162).
ترجمه مقاله