ترجمه مقاله

ترضی

لغت‌نامه دهخدا

ترضی . [ ت َ رَض ْ ضی ] (ع مص ) خشنودی کردن پس از جهد. (تاج المصادر بیهقی ). خشنود شدن . (زوزنی ). خشنود کردن . (آنندراج ). خواستن خشنودی کسی را و خشنود کردن .(منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء). خواستن رضای کسی را. (از المنجد) ( از اقرب الموارد). و در اساس : «ترضَّیته بمال »؛ اذا طلبت رضاه بجهد منک . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله