ترجمه مقاله

ترفة

لغت‌نامه دهخدا

ترفة. [ ت ُ ف َ ] (ع اِ) تازگی از نعمت و آسایش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نعمت . (اقرب الموارد). نعمت و فراخی عیش . (از المنجد). || طعام خوشمزه . || تحفه و ارمغان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || تحفه و چیزتازه . (منتهی الارب ). || تندی میانه ٔ لب برین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (بحر الجواهر) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را مجمر، بخوردان ، عطرسوز معنی کرده است . (دزی ج 1 ص 145).
ترجمه مقاله