ترجمه مقاله

ترقوة

لغت‌نامه دهخدا

ترقوة. [ ت َ ق ُ وَ ] (ع اِ) چنبر گردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). استخوانی است مابین ثغرةالنحر و عاتق . (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، تراقی ، ترائق . (منتهی الارب ). مأخوذ از تازی ، استخوان چنبر گردن . جناغ سینه . چاهک . (ناظم الاطباء). ترقوه یا چنبر، یک جفت استخوان باریک و نسبةً بلندی است که دو سر هر یک دارای انحنای مخالفی است و در بالای قفسه ٔ سینه در هر طرف بدن بطور افقی قرار دارند که از یک سر به کتف و از سر دیگر به استخوان جناغ متصل می شوند. صاحب برهان ، آخر و آخور و آخرک را معادل ترقوه آورده است . و رجوع به همین کلمات شود.
ترجمه مقاله