ترجمه مقاله

ترمع

لغت‌نامه دهخدا

ترمع. [ ت َ رَم ْ م ُ ](ع مص ) جنبیدن یا تهدید کردن از خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جنبیدن یا لرزیدن از خشم . (از اقرب الموارد) (از المنجد). جنبیدن از خشم . (از متن اللغه ). لرزیدن از شدت غضب . (از متن اللغة): رأیته کأنه یرعد من شدةالغضب . (متن اللغة). || حیران و سرگشته شدن در گمراهی : دعه یترمع فی طُمَّته ؛ یعنی بگذار او را تا حیران و سرگشته باشد در گمراهیهای خود و یا آلوده در پیخال خویش . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ).
ترجمه مقاله