ترجمه مقاله

ترنشان

لغت‌نامه دهخدا

ترنشان . [ ] (اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل گل دکمه آورده است . و سعیدنفیسی در فرهنگ فرانسه بفارسی در ذیل «بلوئه » آورد: گل دگمه (طهران ) بوته نان روغنی (خراسان ) حسن بک اودی (خرقان ) ترنشان ، ترنجان . - انتهی . گیاهی است با گلهای آبی در میان کشتزارهااز خانواده ٔ کمپوزاسه .
ترجمه مقاله