ترجمه مقاله

ترنگیدن

لغت‌نامه دهخدا

ترنگیدن . [ ت ُ رُ / رَ دَ ] (مص ) صدا و آواز کردن چله ٔ کمان و شمشیر و گرز و مانند آن . (ناظم الاطباء). صدای رسیدن گرز و شمشیر و جز آن به چیزی :
ز کوب گرز و ترنگیدن حسام بود
فضای معرکه همچون دکان آهنگر.

اثیرالدین امانی (از فرهنگ جهانگیری ).


|| ترنم . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله