ترنگ
لغتنامه دهخدا
ترنگ . [ ت ِ رَ ] (ص ) خوب و خوش و زیبا و نکو را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). خوب و خوش و زیبا. (فرهنگ جهانگیری ). خوش و زیبا. (فرهنگ رشیدی ). خوب و خوش و زیبا و تر وتازه را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) :
لاجرم چون چنین گران جانم
ناخوش و ناترنگ و نادانم .
لاجرم چون چنین گران جانم
ناخوش و ناترنگ و نادانم .
مسعودسعد (از جهانگیری ).