ترجمه مقاله

ترن

لغت‌نامه دهخدا

ترن . [ ت ِ رُ ] (اِخ ) برادر هامیلکار پادشاه قرطاجنه (کارتاژ) و معاصرخشایارشا. و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 766 شود.
ترجمه مقاله