ترجمه مقاله

ترکژ

لغت‌نامه دهخدا

ترکژ. [ ت َ ک َ ] (اِ) تخم و بزر. (ناظم الاطباء). تخم که در عربی بذر گویند. (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 278 الف ). || مزرعه ای که برای کشتن آماده شده باشد. (ناظم الاطباء). در بعضی از نسخه ها مزرعه ای که برای کشت آماده شده باشد و بعربی فلحان گویند. (از لسان العجم ایضاً) و رجوع به ترکز شود.
ترجمه مقاله