ترجمه مقاله

ترکیل

لغت‌نامه دهخدا

ترکیل . [ ت َ ] (ع مص ) به سمها یا پایها کوفتن . (تاج المصادر بیهقی ). کوبیدن اسبان زمین را به سمهای خود. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || بمعنی رکل ، یعنی با یک پای زدن بر اسب تا تاختن گیرد. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
ترجمه مقاله