ترجمه مقاله

ترک زاده

لغت‌نامه دهخدا

ترک زاده . [ ت ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) فرزند ترک . ترک زاد. که زنی ترک او را زاده باشد:
که این ترک زاده سزاوار نیست
کس او را به شاهی خریدار نیست .

فردوسی .


یکی ترک زاده چو زاغ سیاه
برین کوه بگرفت راه سپاه .

فردوسی .


رجوع به ترک زاد شود.
ترجمه مقاله