ترجمه مقاله

ترگوی

لغت‌نامه دهخدا

ترگوی . [ ت َ ] (نف مرکب ) شیرین بیان . شیرین سخن . رطب اللسان :
شاعر ترگوی شدم لاجرم
تری شعرم به جهان شد سمر.

سوزنی .


و رجوع به تر شود.
ترجمه مقاله