تریوه
لغتنامه دهخدا
تریوه . [ ت َ وِ ] (اِ) راهی بود بر شبه پشته . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 482). راه پشته پشته ٔ ناهموار پست و بلند را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). راه پشته پشته بود. (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (شرفنامه ٔمنیری ). راهی پشته پشته . (صحاح الفرس ) :
بر که و بالا چو جه ؟ همچون عقاب اندرهوا
بر تریوه راه چون جه ؟ همچوبر صحرا شمال .
چون باز پرنده برگریوه
چون بادرونده بر تریوه .
بر که و بالا چو جه ؟ همچون عقاب اندرهوا
بر تریوه راه چون جه ؟ همچوبر صحرا شمال .
شهید (از لغت فرس اسدی ).
چون باز پرنده برگریوه
چون بادرونده بر تریوه .
لطیفی .