ترجمه مقاله

تزلق

لغت‌نامه دهخدا

تزلق . [ ت َ ل َ ] (اِ) ترلب . تزلب :
این تزلق شوربا که باشد
با منصب و جاه جوش بره .

بسحاق اطعمه .


و رجوع به ترلب و تزلب و بسحاق ص 176 شود.
ترجمه مقاله