ترجمه مقاله

تسار

لغت‌نامه دهخدا

تسار. [ ] (اِخ ) گای لیتسرانج مصحح فارسنامه ٔ ابن البلخی این اسم را که در متن فارسنامه ٔ مصحح وی آمده تحریفی از سام می داند و در نسخه ٔ چاپ سیدجلال الدین تهرانی ص 48 تیسار آمده است . او وزیر اردشیربن بابک است : ... وزیری داشت نام او تسار و پیش از آن از جلمه ٔ حکیمان بوده و این وزیر با رای صایب و مکر و حیله ٔ بسیار بود... (فارسنامه ٔ ابن البلخی چاپ گای لیسترانج ص 60)
ترجمه مقاله