تسبیح گوی
لغتنامه دهخدا
تسبیح گوی . [ ت َ ] (نف مرکب ) عابد. کسی که نام خدای تعالی را به پاکی بر زبان آورد. گوینده ٔ سبحان اﷲ :
چو بادند پنهان و چالاکپوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی .
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.
چو بادند پنهان و چالاکپوی
چو سنگند خاموش و تسبیح گوی .
(بوستان ).
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.