ترجمه مقاله

تسخیر

لغت‌نامه دهخدا

تسخیر. [ ت َ ] (ع مص ) رام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (آنندراج ) (مجمل اللغة). مطیع و منقاد کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد)(از المنجد). فرمانبردار کردن . (صراح اللغة). رام کردن و فرمانبردار کردن . (غیاث اللغات ). || کسی را کاری بی مزد تکلیف کردن . (تاج المصادر بیهقی ).کسی را بر کاری تکلیف کردن بی مزد. (مجمل اللغة). تکلیف کردن کاری را بی مزد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). بی مزد کار فرمودن . (آنندراج ) : و سخر لکم الشمس و القمر دائبین . (قرآن 3/14) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله