ترجمه مقاله

تسمیع

لغت‌نامه دهخدا

تسمیع. [ ت َ ] (ع مص ) تشنیع کردن و تشهیر نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). افشا و آشکار کردن عیب کسی و مشهور و رسوا کردن او را. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة): و من الحدیث «من سمع بعبد سمع اﷲبه » سمعاﷲ به اسامع خلقه ، شهره و شنع علیه . (از متن اللغة). || منتشر کردن ذکر کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زائل ساختن گمنامی از کسی یا پراکنده ساختن ذکر او. (از اقرب الموارد) (ازالمنجد). || شنوانیدن آواز کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || گفتن «سمعاﷲ لمن حمده ». تسمیع پس از رکوع هر نماز مستحب است .
ترجمه مقاله