ترجمه مقاله

تشاخس

لغت‌نامه دهخدا

تشاخس . [ ت َ خ ُ ] (ع مص ) پساپیش شدن دندانها. (زوزنی ). پساپیش شدن دندانها و ریخته شدن بعض آن از پیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || اختلاف و خصومت افتادن میان قوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از المنجد). || تباه و پریشان شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پریشان شدن کار. (از اقرب الموارد). || دو پاره شدن سر، از ضرب و مایل و کژ شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مایل شدن سر. (از متن اللغة). || گشادن خر دهان خود را وقت خمیازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || دوری افتادن بین گروهی و تباه شدن . (از اقرب الموارد). || پراکنده گردیدن امر قوم . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله