ترجمه مقاله

تشویق

لغت‌نامه دهخدا

تشویق . [ ت َش ْ ] (ع مص ) آرزومند کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة) (دهار). آرزومند گردانیدن . (زوزنی ). به آرزو آوردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). برانگیختن یا بشوق آوردن کسی را: شوقه الیه ؛ هیجه ؛ ای حمله علی الشوق . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله