ترجمه مقاله

تشیید

لغت‌نامه دهخدا

تشیید. [ ت َش ْ ] (ع مص ) بلند کردن بنا. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برافراشتن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برافراشتن بنا. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || مجازاً بمعنی استوار و محکم کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). استواری و افراختگی . (ناظم الاطباء) : ودر تشیید آن معانی قاعده ای ممهد گردانید. (جهانگشای جوینی ). و اتباع سرگردان او از غایت شقاوت و جهالت ،تشیید آن اساس و اتمام آن ابتدا نکردند. (جهانگشای جوینی ). || شیداندود کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انداییدن دیوار با آهک و گچ و جز آن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || بوی خوش به تن مالیدن . (از اقرب الموارد). و رجوع به تشید شود.
ترجمه مقاله